۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۲, پنجشنبه

پرنده ها به تماشای بادها رفتند

۱- الان از هر ایرانی که بپرسی آدل را می شناسد. همه می دانند که پارسال جایزه گرمی را برده. بیوگرافی اش را هم از حفظند. مثلا خود من که از صدایش خوشم نمی آید حتی.
۲- همسر تصمیم گرفته موقع دفاع به رئیس لابراتوارشان سی دی موسیقی ایرانی هدیه بدهد. انتخاب آلبوم ها را گذاشتند به عهده من که مثلا از بقیه بیشتر موسیقی سنتی گوش می دهم و می شناسم. جام تهی شجریان را پیشنهاد دادم و ساری گلین علیزاده و سمفونی مولانای قربانی را. امروز که داشتم دنبال اسم آلبوم علیزاده می گشتم توی اینترنت فهمیدم که او هم سه بار نامزد جایزه گرمی شده. یک بارش برای همین به تماشای آبهای سپیدش. شجریان دوبار. برای فریاد و بی تو به سر نمی شودش. ناظری هم نشان شوالیه فرانسه را گرفته و جایزه بهترین موسیقی عرفانی را. دلم می خواست زمین دهان باز کند و مرا ببلعد.
۳- بروید یک کم ویکی پدیا بخوانید.
۴- پرنده ها به تماشای بادها رفتند؛ شکوفه ها به تماشای آبهای سفید؛ زمین عریان مانده است و باغهای گمان؛ و عطر مهر تو ای مهربان تر از خورشید...
۵- فکر کنم بهتر است شکوفه ها به جای اینکه بروند آبهای سفید را تماشا کنند اول بروند به زیارت آبهای نیلگون خودمان عجالتا... تا بعد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر