۱۳۹۲ دی ۱۰, سه‌شنبه

تماشای زندگی

یک اعتماد به نفس مردانه لازم دارم که داد بزنم «آهای جماعت چه نشسته اید که بچه هایتان دارند به جای خود زندگی کردن، تماشا کردن زندگی را یاد می گیرند.»

اول از همه خودم که دخترم به جای خمیربازی کردن، دوست دارند بنشیند و ویدئوهای خمیربازی را از یوتیوب تماشا کند؛ همسرم به جای ورزش کردن، یک بخش خیلی مفید از روزش را به تماشای ورزش می گذراند و خودم به جای اینکه وقتم را صرف بهتر کردن زندگیم کنم به تماشای سریالهای خانواده های خوشبخت می گذرانم شاید یادم برود که برای تغییر این شرایط کاری از دستم برنمی آید.

پی نوشت: من فکر می کنم دلیل اصلی این شرایط کمال گرایی بیش از حد است. چون هر چقدر هم که تلاش کنیم به آن وضعیت ایده آل نمی رسیم بسنده می کنیم به تماشای فیلمی که دیگران از آن وضعیت ساخته اند. می گویند گوگل دارد تمام دنیا را سه بعدی می کند. تا چند سال دیگر بدون اینکه از جایت تکان بخوری می توانی در هر لحظه هر جای دنیا را که خواستی با بهترین کیفیت و بدون صرف هزینه ببینی. به نظر من که اصلا جالب نیست. حتی اگر نظرم متحجرانه باشد دلم می خواهد ترسم را از ناتوانی فرزندم برای زندگی کردن داد بزنم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر