۱۳۹۱ آذر ۹, پنجشنبه

یک وبلاگ بدون خواننده

یکی نیست بگوید به فرض هم که تو وبلاگ درست کردی و هر آنچه را که در آن کله شلوغتر از بازار شامت می گذرد در آن نوشتی... کو خواننده! این هم مشکلی است برای خودش. لینک وبلاگی که برای رها درست کرده بودم به آیدا و سحر و ستاره و فهیمه دادم. اما اینجا فرق می کند. اینجا خیلی شخصی تر است. مثل یک دفتر خاطرات. دلم نمی خواهد کسی که مرا می شناسد بخواندش. حداقل نه در آن زمانی که نوشته می شود. ولی وبلاگی که خواننده نداشته باشد هم... یک جور نقض غرض است. باید یک خواننده برای نوشته هایم پیدا کنم... تنها کسی که تقریبا مطمئنم همه آنچه را در موردش فکر می کنم می داند آیداست. شاید او قبول کند که اولین و شاید تا مدتها تنها مهمان این خانه کوچک باشد.

۱ نظر:

  1. من آیدا برای خوندن نوشته هات و چاپ شدن کتابت و بودن با تو بی صبرانه منتظرم

    پاسخحذف