۱۳۹۱ آذر ۲۲, چهارشنبه

یک روز معمولی

دلم یک روز معمولی می خواهد... روزی که قرار نباشد دنیا در آن تمام شود؛ روزی که نخواهی بروی مراسم جایزه...؛ روزی که از بچه ات 150 کیلومتر دور نشوی برای یک آزمایش پزشکی (حتی اگر برایش چندین ماه درد و انتظار کشیده باشی)؛ روزی که نخواهی بروی دوستت را بعد از یک سال ببینی؛ روزی که جشن تولد همسایه 80 ساله ات نباشد؛ روزی که هیچ اتفاقی نیفتد؛ روزی که یک دقیقه، ده دقیقه، نیم ساعت، یک ساعت و حتی چند ساعت ارزشی مشابه داشته باشند... دلم یک روز معمولی می خواهد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر