۱۳۹۱ آذر ۱۳, دوشنبه

اولین الگوی من در نوشتن

به این نتیجه رسیده ام که قابلیت کپی کاری خیلی زیادی دارم. یعنی کافیست یک چیزی را بگذارند جلویم و بگویند از آن خط بگیر؛ یک چیزی درست می کنم از اصلش هم بهتر. قبلا این استعداد فقط در کارهای گرافیکی بروز می کرد اما الان  به نوشتن هم رسیده. دارم وبلاگ خانم شین را می خوانم و احساس می کنم نوشتنم شده عین او. فردا پس فردا که وبلاگ یکی دیگر را بخوانم حتما نوشتنم هم عوض می شود.
آدم باید خیلی کتاب بخواند، فیلم ببیند، شعر بخواند و موسیقی گوش کند تا از بین همه اینها به یک زبانی برسد برای نوشتن که زبان خودش باشد. وقتی فقط یک چیز بخوانی طبیعی است که تاثیر می گیری...
الان خانم شین شده اولین الگوی نوشتنم؛ تا بعد از این چند نفر بیایند و بروند که من نویسنده شوم...

به یک نتیجه دیگر هم رسیده ام... اینکه من کلا زیاد به نتیجه می رسم!

۱ نظر:

  1. یادمهتوی خوابگاه هر بار از دسشویی میومدم بیرون ، بچا بهم میگفتن خوب بگو دوباره به چه نتیجیه ای رسیدی؟!الان بابام میگه تو توی خوابم داری به نتیجه میرسی!!

    پاسخحذف