۱۳۹۱ دی ۲, شنبه

محبت که زوری نمی شود. می شود؟

یک عمری خودم را زجر می دادم و هزار جور سبزیجات می ریختم توی مایه ماکارونی... قارچ و هویج و فلفل دلمه ای در رنگهای مختلف. و همسر همیشه می گفت که دلش ماکارونی کلاسیک می خواهد. ماکارونی کلاسیک یعنی ماکارونی رشته ای کم گوشت بدون هیچ مخلفات اضافی. من هیچ وقت درست نمی کردم. از زمان ویارهای بارداری احساس می کردم که گوشت چرخ کرده خالی بو می دهد. یک ساعت زمان صرف می کردم برای خرد کردن سبزیجات و آخرش هم به قول همسر «بی منت» می شد. چندی پیش خانه یکی از دوستان ماکارونی کلاسیک خوردیم. بو نمی داد. دفعه بعدش که خواستم ماکارونی درست کنم چیزی به گوشت اضافه نکردم.  یک دهم همه دفعات پیشین زمان برد و بی منت هم نشد. محبت که زوری نمی شود!

پی نوشت: تازه اش خوب بود اما فردایش آنقدر بو می داد که مجبور شدم همه اش را بریزم توی سطل زباله.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر