این ضرب المثل حسنی به مکتب نمی رفت ... در مورد زندگی من یکی کاملا درستی اش را نشان داده. از وقتی آمده ایم استراسبورگ فقط 2 بار مهمان داشته ایم؛ از وقتی آمده ایم فرانسه، شرکت فقط چهار پنج بار از من کار جدی خواسته و پژوهشکده پنج شش بار. حالا این دوشنبه هم مهمان داریم، هم برای مهندس باید یک کاری انجام بدهم و هم باید مقاله ام را تصحیح کنم و بفرستم برای پژوهشکده. تازه یک مصاحبه هم خواسته اند با شخصی که اصلا هنوز نمی دانم کیست و باید کلی بگردم تا اسمش را و ایمیلش را پیدا کنم. به اینها اضافه کنید جلسه سال جدید لابراتوار را و یک گزارشی که برای کریستین فرستاده ام و حتما می خواهد دوشنبه راجع به آن حرف بزند. جمعه افتاده دوشنبه اما... هنوز حسنی همان حسنی است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر