۱۳۹۱ دی ۱۴, پنجشنبه

سه قلوها

دیشب خواب دیدم که منتظر تولد یک نوزاد هستم. قرار بود دختر باشد و اسمش را بگذاریم شیدا. اما همراه با او دو پسر هم به دنیا آمدند. تمام شب توی خواب داشتم برای این دو دنبال اسم می گشتم؛ اسمی که هم به رها بخورد و هم به شیدا. یکی را گذاشتم آرش؛ آن یکی که زودتر به دنیا آمده بود. توی خواب هم فقط آن یکی را بغل کردم. بقیه وقتم به کنار هم گذاشتن حروف گذشت... الف، ر، شین، ه... شهریار و شهرام  و... فکر کردم که ای کاش دختر بود و اسمش را می گذاشتیم شهرزاد. تا صبح به نتیجه ای نرسیدم اما... وقتی از خواب بیدار شدم اسمش شده بود «علی».

پی نوشت: امروز سوم ژانویه و روز اربعین است و من از سه دکتر نورولوژیست وقت ملاقات دارم که البته دوتایشان را لغو خواهم کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر